سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

درس عربی، مصیبت عظمی

پنج شنبه 88 اردیبهشت 31 ساعت 12:13 صبح

اعتکاف علمی‏ام، یه مقدار موثر بود، نمی‏شد کلاس آنلاین رو نیومد!

تمرکزم رو گذاشتم روی درس عربی، مصیبت عظمی در همه‏ی به استاد شکایت کن، به همکلاسی‏ ها غر بزن، حتی زنگ زدم آموزش، که آقا حذف میکنم، این چه درس سختیه!

تا اینکه خدا راه رو باز کرد.

آموزش گفت، صبر کنین، حذف نکنین، بالاخره که باید این درس رو پاس کنین، از هم دوره ای ها عقب نندازین خودتون رو.

استاد گفتن، کتاب صرف ساده بگیر، یه هم مباحثه‏ای پیدا کن، ایرادات رو بگو، من جواب می‏دم

توو کلاس یه هم مباحثه‏ای پیدا کردم!

گفت بیا با هم درس بخونیم، تو رو خدا حذف نکن

اما نقطه‏ی عطف صحبت با رئیس محترم دانشگاه بود، آقای حسینی!

گفتم بهشون که وضع خرابه!‏ بعد از کلی دلداری  و تشویق به ادامه‏ی مسیر، قول دادن که تاثیر این آزمون‏های پایان هر درس رو کم کنن، تا انگیزه شه، یه ذره درس بخونیم!

گفتم اگه شما قول بدین که تاثیر آزمون‏ها کم بشه، من قول می دم نهایت سعیم رو بکنم، گفتن شما نهایت سعی خودتون رو بکنین ما حتما این کار رو انجام می‏دیم.

و خلاصه اینکه شدیم بچه درس خون عربی

امروز هم کلاس آنلاین، یه عالمه سوال از استاد پرسیدم، ایشون گفتن، خیلی خوشحالم که تونستین بالاخره با درس عربی ارتباط برقرار کنین

گفتم استاد، اینها همه به لطف صبر و حوصله و راهنمایی‏های شما بود.


نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


نتیجه گیری

سه شنبه 88 اردیبهشت 15 ساعت 1:50 صبح

سایت دانشگاهمون الحمد لله درست شد و رفتم دانشگاه!‏

کلی کیف کردم و انگیزه پیدا کردم! 

تازه رئیس دانشگاه هم در قسمت ارتباط با مدیر کلی از این تعطیلی عذرخواهی کرده بودن و هم دانشگاهی ها جواب داده بودن که این چه حرفیه!

منم نوشتم که این فاصله، زمان خوبی بود که بفهمیم دنیای مجازی چقدر بی آی کا وی یو، بی هدفه!

اما یه نتیجه دیگه هم گرفتم که لزومی ندیدم هم دانشگاهی هام بدونن!

احساس خلاء ناشی از تعطیلی دانشگاه این رو بهم فهموند که یه کم کتاب بخونم، می خوام یه هفته نیام دانشگاه، غیبت نمی خورم  چون خیلی به روزم! از بر و بچ درس خونم مثلا!

می خوام فقط کتاب بخونم، فقط!


نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


سه روزه

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 9:34 عصر

رعد و برق زده و سایت دانشگاه بهم ریخته و دانشگاه عملا تعطیل شده!

همیشه آرزو داشتم مدرسه تعطیل باشه، که هر وقت تعطیل می‏شد کلی ذوق می‏کردیم، اما این‏بار، به این تعطیلی بی‏موقع، هیچ خوشحال نشدم، آخه (آی کا وی یو) که مثل مدرسه نیس، حتی مثل دانشگاه‏های دیگه هم نیس! 

خیلی دوسش دارم، روزی سه بار دانشگاهم رو نبینم که روزم روز نمی‏شه! شما چه می‏دونین دوس داشتن دانشگاه یعنی چه!

الان شد سه روز (پنج‏شنبه، جمعه و شنبه) که روزم روز نیست!

البته الان یه دقیقه وصل شد، کلی ذوق کردم، اما بازم ارور داد!

خدایا نه که آزمون‏هام مونده و جواب ندادم یا درس‏ها رو نخوندم! نه!

فقط دلم برای دانشگاه‏م تنگ شده!‏ برای درس‏ها، کلاس‏های آن‏لاین، مشاوره، ارتباط با مدیر و حتی تقویم شخصی! که تووش از روزهای تلخ و شیرین دانشگاه نوشتم!

خدایا کی فراغ تموم می‏شه؟ 


نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


نتایج مسابقه

پنج شنبه 88 اردیبهشت 3 ساعت 11:37 صبح
نتایج اولین دوره‏ از مسابقات مقاله‏نویسی آی کا وی یو(دانشگاه مجازی) اومد، برنده نشدم، اولش خیلی حالم گرفته شد،‏ اما شکست مقدمه پیروزی است! اگر برنده می شدم فکر می‏کردم دیگه آخرشم، الان فهمیدم که اولشم!

نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]


عدالت جنسیتی

چهارشنبه 88 اردیبهشت 2 ساعت 3:58 عصر

دیروز کلاس آنلاین داشتیم، آنلاین عربی، معدودی دانشجو شرکت کرده بودند، اما خب می‏شد گفت رقابت سوالی تووش خوب بود، یه آقا سوال می‏پرسید، یه خانم، سه تا خانم، یه آقا، دوتا آقا هیچ خانم، اما جوابای استاد که عمدی نبود! همش به اوون آقایون جواب می‏دادند!

خانم‏ها همش می خواستند که استاد موافقت کنن و از اعراب سر‏آزمون‏ها صرف نظر کنند و این آقایون همش بحث درسی می‏پرسیدن!

آخرش نوشتم، استاد شایسته است به خواسته‏ی دانشجویان توجه بفرمایین!

خیلی حرف تووش بود، اما خب استاد که متوجه منظور اصلی من نشدن! ولی حداقل این شد که یک مقدار پاسخگویی ایشون متعادل شد!‏ هم به خواسته‏ی ما جامه‏ی عمل پوشوندن،(گفتن فقط در مواقع لزوم اعراب بذارین)، هم اینکه هرچی اوون آقایون از اول بحث می‏خواستن در مورد اشکال یکی از درس‏ها به نتیجه برسن، با تک تیر یکی از خانم‏ها که گفت!‏ اِ به نظر من ایراد داره، و استاد گفتن اصلا برید در پیامگاه بنویسید ببینم چی می‏گین، کاملا عدالت رعایت شد!

آخر بحث شد، پنج تا خانم، هیچ آقا!

آقایون مونده بودن از چی همچی شد!‏ اما به این می‏گن عدالت جنسیتی،‏حتی در کلاس آنلاین!


نوشته شده توسط : وسط نیا

نظرات دیگران [ نظر]